×
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل
از آن کانی که جانها گوهر اوست
فلک از دیرگه خاک در اوست
عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
زروز و شب دو خادم بر در اوست
که آن کافور و این یک عنبر اوست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۴ - در تفسیر وَلَقَدکَرَّمنا بَنی آدَمَ وَحَمَّلنا هُم فی البَرِّ وَالبَحر فرماید
چو زان کانی که جانهاگوهر اوست
فلک از دیرگه خاک در اوست
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۷ - در ذکر شیطان و لعنت کردن بر او
یقین سرچشمهٔ سر قدر اوست
یکی رکن عظیم معتبر اوست
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۴ - در رفتن شیرین به کوه بیستون و گفتگوی او با فرهاد و بیان مقامات محبت
محبت گنج و اشکم گوهر اوست
سیه ماری چو زلفت بر سر اوست
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - داستان سرکوبی و قتل ججهار سنکهه بندئله به سرداری اورنگ زیب پسر شاه جهان که بعد از وی بسلطنت نشست
گران نخل خبیث و این بر اوست
ولی آن آتش این خاکستر اوست
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۲۶ - کف خاکی که دارم از در اوست
کف خاکی که دارم از در اوست
گل و ریحانم از ابر تر اوست
نه «من» را می شناسم من نه او را
ولی دانم که من اندر بر اوست