گنجور

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح فخر الملک

 

مسیر خامه ات را باد بر ارکان چنان حکمی

که بی نقدیر او تدبیر ناممکن بود عقلا

امامی هروی
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام

 

عجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و مرجانی

عجب جسمی، عجب عقلی، عجب عشقی، عجب جانی

عجب لطف بهاری تو، عجب میر شکاری تو

دران غمزه چه داری تو؟ به زیر لب چه می‌خوانی؟

عجب حلوای قندی تو، امیر بی‌گزندی تو

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » یازدهم

 

بیا ای عشق سلطان وش، دگر باره چه آوردی؟

که بر و بحر از جودت، بدزدیده جوامردی

خرامان مست می‌آیی، قدح در دست می‌آیی

که صافان همه عالم، غلام آن یکی دردی

کمینه جام تو دریا، کمینه مهره‌ات جوزا

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » شانزدهم

 

بیار از خانهٔ رهبان میی همچون دم عیسی

که یحیی را نگه دارد ز زخم خشم بویحیی

چراغ جمله ملتها، دوای جمله علتها

که هردم جان نو بخشد برون از علت اولی

ملولی را فرو ریزد، فضولی را برانگیزد

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶۹

 

فداء العشق ادوائی و مر العشق حلوائی

و انی بین عشاق اسوق حیث ما ساقوا

مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۳۰

 

نقاب از بهر آن باشد که بربندند روی زشت

تو زیبایی به نام ایزد چرا باید که بربندی؟

سعدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۶

 

ز لعلش بوسه‌ای جستم، بگفت: آری، بگفتم: کی

بگفت: ای عاشق سرگشته، صبرت نیست هم در پی؟

لبی بگشود چون شکر که با عناب گیرد خو

رخی بنمود چون شیرین که از شبنم پذیرد خوی

به کام خود چو پیش آمد ببوسیدم به کام دل

[...]

اوحدی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱

 

بیا ای احسن صورت! بیا ای اکمل معنی

به میدان الوهیت که داری جای این دعوی

وصالت جنت عدن است در دل اهل جنت را

جز این صورت نمی بندد که باشد جنت اعلی

مراد از دنیی و عقبی تویی ما را و کی باشد

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۳ - فتوت نامه

 

فتوت خلق و احسان است که هست آن احسن الحسنی

فتوت راه مردان است چه در صورت چه در معنی

فتوت دار آن باشد که او در ظاهر و باطن

بود تسلیم چون سلمان، بود با درد بودردا

فتوت دار آن باشد که او در راه حق دایم

[...]

نسیمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

زهی حسرت که ای عاشق بصورت دوری از معنی

زهی حیرت که ای تشنه بکف محجوبی از دریا

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

حجاب از پیش دور افکن اگر دیدار میجوئی

صدف بشکاف تا یابی نشان لؤلؤ لالا

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

دهان بر بسته دل پر خون چو غنچه تا بکی باشی

بخنده از پس پرده برون آ ای گل رعنا

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

ز میدان جهان و جان براق عشق بیرون ران

که تا روح القدس گوید که سبحان الذی اسری

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

ز جسم و جان ترا نعلین و تو در وادی اقدس

چو موسی بگذر از نعلین و رو در وادی نجوی

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

اگر ملک قدم خواهی قدم بیرون نه از هستی

برآ بر کوه قاف اول اگر میبایدت عنقا

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

باحسان گر وجود خود بسازی بذل عشق او

برو در حق تو زاید حدیث احسن الحسنی

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

بیاد او بود دوزخ مرا خوشتر ز صد جنت

ولی دور از جمال او چو دوزخ جنت الماوی

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

نظر امروز پیدا کن اگر فردا لقا خواهی

که اینجا هر که هست اعمی بود در آخرت اعمی

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

نخستین دیده کن روشن بنور سینه صافی

که تا بینی کلیم آسا شناسی قدس در سینا

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶

 

نظر بر نور اگر داری تعدد را فنا یابی

اگر چه بر فلک باشد هزاران کوکب رخشا

حسین خوارزمی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۳
sunny dark_mode