گنجور

 
مولانا

الا یا ساقیا انی لظمن و مشتاق

ادر کأسا و لا تنکر فان القوم قد ذاقوا

اذا ما شئت اسراری ادر کأسا من النار

فاسکرنی و سائلنی الی من انت مشتاق

اضاء العشق مصباحا فصار اللیل اصباحا

و من انواره انشقت علی الاحجار احداق

فداء العشق ادوائی و مر العشق حلوائی

و انی بین عشاق اسوق حیث ما ساقوا

خذ الدنیا و خلینا فدنیا العشق تکفینا

لنا فی العشق جنات و بلدان و اسواق

و ارواح تلاقینا و ارواح سواقینا

و خمر فیه مدرار و کأس العشق رقراق

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۲۲۶۹ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم