گنجور

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۷

 

چه باشد شیوهٔ عاشق؟ به معشوقان نظر کردن

چه باشد کار معشوقان؟ دل عاشق سپر کردن

در آن وادی که طاوس ملایک پر بیندازد

مگس را اندران میدان چه فکر بال و پر کردن؟

نگویم از سر و از جان به پیش روی آن جانان

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۸

 

مرا از زخم شمشیرت نمی شاید حذر کردن

بپیش زخم شمشیر تو باید جان سپرکردن

اگرچه سر نهم بر خاک پیش رهروان تو

ولی با منکران ره نخواهم سربسر کردن

نگویم از دل و از جان بپیش روی آن جانان

[...]

قاسم انوار
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات از رسالهٔ جلالیه » شمارهٔ ۴۳

 

کسی هم بوده کز شوخی بزور یک نظر کردن

تواند صد هزاران خانه را زیر و زبر کردن

کسی هم بوده کز مردم اگر عالم شود خالی

تواند در دل جن و ملک مهرش اثر کردن

کسی هم بوده از دلها اگر نبود اثر پیدا

[...]

محتشم کاشانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۹۷

 

سرشک تلخ را مشک بود صاحب اثر کردن

وگرنه سهل باشد آب شیرین را گهر کردن

پر تیر تو می ریزد به خاک ای شمع بی پروا

ندارد صرفه ای پروانه را بی بال و پر کردن

چنان خود را درین دریای پر شور سبک کردم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۹۸

 

ز کوی یار آسانی کی توان قطع نظر کردن؟

که بیرون رفتن از دنیاست از کویش سفر کردن

مشو غافل ز حال زیردستان در زبردستی

که سر را پاس می دارد به زیر پا نظر کردن

تپیدن های دل آماده است این مژدگانی را

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴۸

 

خوشا ذوق فنا و وحشت ساز شرر کردن

ز سر تا پای خود محو یک انداز نظرکردن

غرور ناز و آنگه خاک ‌گردیدن چه ننگست این

حیا کن از دم تیغی‌ که می‌باید سپر کردن

حوادث‌کم‌کند آشفته اوضاع ملایم را

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴۹

 

دل روشن چه لازم تیره از عرض هنر کردن

ز جوهر خانهٔ آیینه را زیر و زبر کردن

به غیر از معنی خواری ندارد نقد تحصیلی

کتاب حرص را شیرازه از مد نظر کردن

اگر چون آفتاب آیینهٔ همت جلا گردد

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode