گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

فرود آمد یکی شاهین به شب‌گیر

تذرو نازنین را کرد نخجیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

به هر مویی که تندی داشت چون شیر

هزاران موی قاقم داشت در زیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

کمان ابرواَش گر شد گره‌گیر

کرشمه بر هدف می‌راند چون تیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

اگر دیده شود بر تو بَدَل گیر

بوَد در دیده خس‌، لیکن به تصغیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۲ - به خشم رفتن خسرو از پیش شیرین و رفتن به روم و پیوند او با مریم

 

فرس می‌راند تا رهبان آن دِیر

که راند از اختران با او بسی سِیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

چو آگه گشت بهرام جهان‌گیر

به جنگ آمد چو شیر آید به نخجیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

چنان می‌شد به زیر درع‌ها تیر

که زیر پرده گل باد شب‌گیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

حمایل‌ها فکنده هر کسی زیر

یکی شمشیر و دیگر زخم شمشیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

کمند رومیان بر شکل زنجیر

چو موی زنگیان گشته گره‌گیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو

 

چو وقت آید که آب آید فرازیر

نماند دولتت در کارها دیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را

 

کلید گنج‌ها دادش که برگیر

که پیشت مرد خواهد مادر پیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را

 

چو روزی چند بر وی رنج شد چیر

تن از جان سیر شد جان از جهان سیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین

 

بسا گرگ جوان کز روبَهِ پیر

به افسون بسته شد در دام نخجیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین

 

سرانجام از شتاب خام تدبیر

به جای پرنیان بر دل نهد تیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

بگویم غمزه را تا وقت شب‌گیر

سمندش را به رقص آرد به یک تیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

نبودم عاشق اَر بودم به تقدیر

پشیمانم خطا کردم چه تدبیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

گرفتار سگان گشتن به نخجیر

به از افسوس شیران زبون‌گیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

غم روزی خورد هرکس به تقدیر

چو من غم‌روزی اوفتادم چه تدبیر

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

در آن وادی که جایی بود دل‌گیر

نخوردی هیچ خوردی خوش‌تر از شیر

نظامی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۳۵
sunny dark_mode