×
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در عیان دیدن جانان فرماید
در آخر منزل این دیدار رویت
ببینند و زنندت های و هویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در آگاهی دادن دل در عین منزل و او از آن عاشق بودن فرماید
وصالت یافت آنکو دید رویت
بود دائم غلام و خاک کویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
بکش تا زنده گردم من برویت
شوم من کشته اندر خاک کویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
اگر هم شیت بد در خاک کویت
شد اینجا جانفشان از شوق رویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
مرا از وصل تو جان دید رویت
ز وصل آمد چنین در گفتگویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
بخواهی کشتنم در خاک کویت
از اینم دائما افتاده سویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۰ - سؤال نمودن ازمنصور که ابلیس در عین تلبیس است و جواب دادن منصور آن شخص را
اگر این پرده برخیزد ز رویت
نماند این نفس خود گفتگویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
درون جانست اندر گفتگویت
حقیقت خویش اندر جستجویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
هر آنکو کشته شد از عشق رویت
یکی بیند سراسر گفتگویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
نداند هیچکس نشناخت رویت
همه ذرّات اندر گفتگویت

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۴ - در صفات جان و دل گوید
بجز جانان مبین در هیچ رویت
که او اینجاست اندر گفتگویت
