گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۸ - شیرکشتن خسرو در بزم‌گاه

 

اگر چه کرد صد جام دگر نوش

نشد جام نخستینش فراموش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۸ - شیرکشتن خسرو در بزم‌گاه

 

چنان تنگش کشیدی شه در آغوش

که کردی قاقمش را پرنیان پوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - افسانه گفتن خسرو و شیرین و شاپور و دختران

 

نشسته لعل‌داران قصب‌پوش

قصب بر ماه بسته لعل بر گوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

خُتن‌خاتون چنین گفت از سرِ هوش

که تنها بود شمشادی قصب‌پوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

دل خسرو ز عشقِ یارِ پرجوش

به یاد نوشِ لب می‌کرد می نوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

گَه آوردن بهارِ تَر در آغوش

گَهی بستن بنفشه بر بناگوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

ازین سو حلقهٔ لب کرده خاموش

ز دیگر سو نهاده حلقه در گوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

ز جان شیرین‌تری ای چشمهٔ نوش

سزد گر گیرمت چون جان در آغوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

غریو کوس داده مرده را گوش

دماغ زندگان را برده از هوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

صَهیل تازیان آتشین جوش

زمین را ریخته سیم‌آب در گوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم

 

نشستن با پری‌رویان چون نوش

شهنشاه پری‌رویان در آغوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را

 

چو گیرد ناامیدی مرد را گوش

کند راه رهایی را فراموش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

به قصر آمد چو دریا‌یی پر از جوش

که باشد موج آن دریا همه نوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

نخواهم کردن این تلخی فراموش

که جان شیرین کَند، مریم کُند نوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

و گر گوید کشم تنگش در آغوش

بگو کاین آرزو بادت فراموش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

پری‌پیکر نگار پرنیان‌پوش

بت سنگین‌دل سیمین بناگوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

چو شب زلف سیاه افکند بر دوش

نهاد از ماه زرین حلقه در گوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

چو بگرفت آن سخن فرهاد در گوش

ز گرمی، خون گرفتش در جگر جوش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

گشاد از گوش با صد عذر چون نوش

شفاعت کرد کاین بستان و بفروش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین

 

گرفته عشق شیرینش در آغوش

شده پیوند فرهادش فراموش

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode