عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۰ - سؤال نمودن ازمنصور که ابلیس در عین تلبیس است و جواب دادن منصور آن شخص را
حقیقت اوست اینجا راز محبوب
اگرچه طالبست او دیده مطلوب
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
ترا اینجاست ایّوب و شده خوب
رسیده بیشکی در وصل محبوب
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
دل آگاه میباید که محبوب
شود در عاقبت مانند ایّوب
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
دل آگاه میباید چو ایّوب
که طالب آید و گردد چو مطلوب
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۸ - در اسرار خطاب با جان و وصل دیدار فرماید
تو از طاعت بیابی دید محبوب
اگر طاعت شوی در عشق مطلوب
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۹ - حکایت ابلیس و اسرار وی در حضرت مصطفی علیه السّلام
عجائب سرکش است از دید محبوب
که خود میداند اینجاگاه مطلوب
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه
همه اینجا طلبکاریم مطلوب
یقین با ما است با ما عین محبوب
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه
بسی راز است در وی جمله مرغوب
بآخر دیدن دیدار محبوب
ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٢٢ - ترجمه
کمانآسا شد این قد چو تیرم
ز بس کز صدمت دهرم رسد کوب
کنون پشتی بخم در کف عصائی
کمانی را همی مانم زه از چوب
عبید زاکانی » عشاقنامه » بخش ۱۵ - پیغام فرستادن بمعشوق
به یوسف برگشاید چشم یعقوب
به رامین برنماید ویس محبوب
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۵ - نهال جمال یوسفی را از بهارستان غیب به باغستان شهادت آوردن و به آب دیده یعقوب و هوای دل زلیخا پروردن
ازین هامون شد او راه عدم کوب
زد از کوه هدی گلبانگ یعقوب
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۷ - در نیام منام دیدن زلیخا نوبت اول تیغ آفتاب جمال یوسف را علیه السلام و کشته عشق شدن وی به آن تیغ نهفته در نیام
ستاره از دهل کوبی دهل کوب
هجوم خواب دستش بسته بر چوب
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۰ - خواب دیدن یوسف علیه السلام که آفتاب و ماه و یازده ستاره وی را سجده می برند و شنیدن اخوان آن را و زیادت شدن حسد ایشان
شبی یوسف به پیش چشم یعقوب
که پیش او چو چشمش بود محبوب
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۱ - شرح دادن یوسف علیه السلام قصه محنت راه و زحمت چاه را و آگاه شدن زلیخا از آنکه اندوهی که آن روز داشته است به سبب آن بوده است
وگر بادی وزد بر زلف محبوب
فتد در جان عاشق زان صد آشوب
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۷ - فرستادن زلیخا یوسف را علیه السلام به جانب باغ و تهیه اسباب وی کردن
به رفت و روب باغ از خوب و ناخوب
کشیده سایه هر شاخ جاروب
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۸ - نکاح بستن یوسف علیه السلام زلیخا را به فرمان خدای تعالی و زفاف کردن با وی
به قانون خلیل و دین یعقوب
بر آیین جمیل و صورت خوب