ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۱۰ - شاعر این بیت ها را گِرداگِردِ تصویرِ خویش نوشته است
دو جِزع و سی و دو لُوءلُوء شد از چنگ
یکی از شیشه و آن دیگر از سنگ
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - به یاد آذربایجان
به زاری گریه کن بر آن سیهسنگ
به جای ما ببوس آن خاک گلرنگ
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲ - بچهٔ ترس
میان رانی فراخ و سفتهای تنگ
بر آن سفته شلالی زعفرانرنگ
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۰ - گل و شبنم
کند گلچین گلچیدن چو آهنگ
همی این پاسبان با وی کند جنگ
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۰ - گل و شبنم
نباشد به ز بیرنگی دگر رنگ
که بر میدارد این رنگ از میان جنگ
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰۴ - آقای بهمنی یکی از شعرای گستاخ
یقین دانم تو را اینگونه آهنگ
بگاه غم برام د از دل تنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷ - آرزوی پرواز
نهای تا زاشیان امن دلتنگ
نه از چوبت گزند آید، نه از سنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۷ - برگ گریزان
چو شاهین قضا را تیز شد چنگ
نه از صلحت رسد سودی نه از جنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۲۷ - برگ گریزان
تو از تیر سپهر ار باختی رنگ
مرا نیز افکند دست جهان سنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۱ - بی آرزو
شکستن خاطری در سینهای تنگ
نهادن گوهر و برداشتن سنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۷ - ذره و خفاش
اگر گل رست و گر یاقوت شد سنگ
یکی رونق گرفت از خور، یکی رنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان
ز کوه آورده در دامن، بسی سنگ
چو یاقوت و زمرد، گونهگون رنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان
نموده غنچهٔ گل، خنده آهنگ
که در گلشن نشاید بود دلتنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان
دلش چون حبسگاهش غمگن و تنگ
غمانگیزش نوا و سوگ آهنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۱ - غرور نیکبختان
چنان دلتنگم از این محبس تنگ
که گوئی بستهام در حصنی از سنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۲ - گرگ و شبان
بعمری شد ز خون آشامیم رنگ
بطرف مرغزاران، سبزه و سنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ
شنیدستم که اندر معدنی تنگ
سخن گفتند با هم، گوهر و سنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ
از آنرو، چهرهام را سرخ شد رنگ
که بس خونابه خوردم در دل سنگ
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - گوهر و سنگ
چنانم میفشردی خاره و سنگ
که خونم موج میزد در دل تنگ
خلیلالله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰
بیا ساقی بده آن جام گلرنگ
که زد بر شیشهٔ من آسمان سنگ
به صد صحرا نمیگنجد غم دل
چه سان گنجایمش در سینهٔ تنگ