گنجور

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱ - کتاب القطعات و النصایح

 

گرفتم من که نارد بر تو کس دست

خدای دادخواهی در میان هست

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۲ - حمایت در فریب دنیا

 

غرض از این سخن بی‌قیل و قالست

برای عشوه دنیا مثال است

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۴ - در بی‌وفایی زن و فرزند

 

بلی (صامت) وفای دهر اینست

زن و فرزند را یاری چنین است

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱۳ - وفات اسکندر

 

خوش آن آزاد مردم تهیدست

کز این صهبا نگردیدند سر مست

صامت بروجردی
 

غبار همدانی » لیلی و مجنون

 

سحر گه برق وار از کوه برجست

کمر چون نی به عزم ناله بربست

غبار همدانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۸ - جواب

 

خم و خمخانه و جام و می و مست

بود او هر چه بود و باشد و هست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۹ - ادامه

 

شدم از باده عشق آنچنان مست

که از یک جرعه دیگر شوم پست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۹ - ادامه

 

ازین ابعاد و این اضداد دل رست

ز سر تا پای در تجرید پیوست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۱ - جواب

 

دل و دم هر دو با دلدار همدست

زمین وار آسمان در پایشان پست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۶ - توضیح

 

یکی را لن ترانی برده از دست

یکی از باده لا تقنطوا مست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۶ - توضیح

 

دلارامی دلم را برده از دست

که دل در دست عشقش ماهی و شست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۶ - توضیح

 

تو کن پرواز از این آب و گل پست

که سلطان را نشیند باز بر دست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۹ - جواب

 

که هستی نیست یک هستیست گر هست

که او حقست در بالا و در پست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۹ - جواب

 

ز یک ویرانه در شرع آنکه شد پست

هزاران گنج باد آورد در دست

صفای اصفهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - شادروان شاپور

 

مرا از این تماشا شد دل از دست

ز بانگ مرغ و بوی گل شدم مست

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - شادروان شاپور

 

شده هوش از سر و رفته دل از دست

دل از دلدار یغما سر ز می مست

ادیب الممالک
 

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۱۱ - ز خاک نرگسستان غنچه ئی رست

 

ز خاک نرگسستان غنچه ئی رست

که خواب از چشم او شبنم فرو شست

خودی از بیخودی آمد پدیدار

جهان دریافت آخر آنچه می جست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲۶۸ - کسی کو «لا اله» را در گره بست

 

کسی کو «لا اله» را در گره بست

ز بند مکتب و ملا برون جست

بهن دین و بهن دانش مپرداز

که از ما میبرد چشم و دل و دست

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۰۴ - جوانمردی که دل با خویشتن بست

 

جوانمردی که دل با خویشتن بست

رود در بحر و دریا ایمن از شست

نگه را جلوه مستی ها حلال است

ولی باید نگه داری دل و دست

اقبال لاهوری
 
 
۱
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
sunny dark_mode