×
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)
ز هر کس کاو به بالا سروری داشت
سری و گردنی بالاتری داشت
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
که شاهنشاه خوزی دختری داشت
که هر موییش در خویی سری داشت
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
مگر زنگی ناخوش دختری داشت
چو دیگ خوردنی ناخوش سری داشت
عطار » خسرونامه » بخش ۳۰ - بیمار گشتن جهانافروز خواهر شاه اصفهان و رفتن هرمز بهطبیبی بر بالین او و عاشق شدن او بر هرمز
که سلطان سپاهان خواهری داشت
که چون سرو خرامان منظری داشت
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۸ - مصاف اول غازی ملک با لشکر دهلی به باد حملهای زیر و زبر کردن چنان لشکر
همان مرتد که کیش کافری داشت
به کیش هندوان سهم سری داشت
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۶ - در صفت و نسب زلیخا که مغرب از طلوع آفتاب جمالش مشرق گشته بود بلکه به هزار درجه از آن گذشته
زلیخا نام زیبا دختری داشت
که با او از همه عالم سری داشت
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۶ - در صفت و نسب زلیخا که مغرب از طلوع آفتاب جمالش مشرق گشته بود بلکه به هزار درجه از آن گذشته
پر از گوهر به تارک افسری داشت
که در هر یک خراج کشوری داشت
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۹
دلم با سوز پنهانی سری داشت
که چون گردون کف خاکستری داشت
خیالش هم مرا در پرده می سوخت
اگر با خود گمان دیگری داشت
دل ما دعوی اعجاز می کرد
[...]