گنجور

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۴۸ - باز گفتن خورشید از احوال جمشید به کتایون

 

چو بشنید این سخن شمع جهانتاب

برآشفت و بدو گفت از سرِ تاب

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۷ - تدبیر جمشید و خورشید برای عزیمت به چین

 

شد از آه ملک خورشید در تاب

ملک را گفت: کای شمع جهانتاب

سلمان ساوجی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱ - شمع و پروانه

 

شب تیره بصحرا جای مهتاب

نماید شبچراغ از کرم شب تاب

اهلی شیرازی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان

 

زبس روشن زمین آسمان تاب

فکنده سایهٔ وی عکس مهتاب

نوعی خبوشانی
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

هوایش آنچنان در شب جهانتاب

که باشد چون چراغ روز مهتاب

کلیم
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - در تعریف خواجه میرزاجان بقال

 

بود ابروی او تیغ سیه تاب

به خون تیره بختان داده است آب

سیدای نسفی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - حسبحال آذربایجان و خراسان هنگام تعدیات و بمباردمان سپاهیان روس تزاری

 

بگفتا دیدم اندر عالم خواب

به صحرائی تنم افتاده در تاب

تهی بود آن زمین از سبزه و آب

ز نور آفتاب و شمع مهتاب

ادیب الممالک
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم

 

ز چهرم برد گرما، رونق و تاب

نکرده جلوه، رنگم شد چو مهتاب

پروین اعتصامی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode