×
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹
اگر روزانه باشد یا شبانه
ندارم جز نوای عاشقانه
پی دیدار رویش بخت بستم
نه صاحب خانه را دیدم نه خانه
نهادم سر به صحرا همچو مجنون
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - جواب به یکی از دوستان
به چشمم زبن رسوم احمقانه
نماید زشت سیمای زمانه
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
اگر ظلمت نبودی در زمانه
نداری کس ز نور خور نشانه
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
بدین اسبابهای بیکرانه
دهد از هستیش لختی نشانه
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - سی لحن موسیقی
دو ده را «ماه برکوهان» نشانه
بود یک بیست نامش «مشکدانه»
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - نطق لرد معروف!
چنان میسوزدش دل، آن یگانه!
که صاحبخانهای از بهر خانه
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - نطق لرد معروف!
اگر سام و نریمان، شد فسانه
ز «نادر» کی توان جستن بهانه!
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - در هجو ضیاء الواعظین
«تملق گویم و گیرم اعانه
خرم سر چشمه من یک باب خانه»
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۱ - غرور نیکبختان
نه فکریش از برای آب و دانه
نه اندوهیش بهر آشیانه