گنجور

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۸

 

و یا در خانه آری هندوانه

ندانسته که شیرین است یا نه

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۸

 

گرت یک نکته گویم دوستانه

به خرجت می‌رود آن نکته یا نه؟

ایرج میرزا
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

اگر روزانه باشد یا شبانه

ندارم جز نوای عاشقانه

پی دیدار رویش بخت بستم

نه صاحب خانه را دیدم نه خانه

نهادم سر به صحرا همچو مجنون

[...]

غروی اصفهانی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲ - بچهٔ ترس

 

ز عهدکودکی تا این زمانه

اگر پرد کلاغی زآشیانه

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - جواب به یکی از دوستان

 

به چشمم زبن رسوم احمقانه

نماید زشت سیمای زمانه

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا

 

اگر ظلمت نبودی در زمانه

نداری کس ز نور خور نشانه

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا

 

بدین اسباب‌های بی‌کرانه

دهد از هستیش لختی نشانه

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - سی لحن موسیقی

 

دو ده را «‌ماه برکوهان‌» نشانه

بود یک بیست نامش «‌مشکدانه‌»

ملک‌الشعرا بهار
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - نطق لرد معروف!

 

چنان می‌سوزدش دل، آن یگانه!

که صاحب‌خانه‌ای از بهر خانه

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - نطق لرد معروف!

 

اگر سام و نریمان، شد فسانه

ز «نادر» کی توان جستن بهانه!

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - در هجو ضیاء الواعظین

 

«تملق گویم و گیرم اعانه

خرم سر چشمه من یک باب خانه»

میرزاده عشقی
 
 
۱
۳۳
۳۴
۳۵