گنجور

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱۹

 

غم عشقت ز گنج رایگان به

وصال تو ز عمر جاودان به

کفی از خاک کویت در حقیقت

خدا دونه که از ملک جهان به

باباطاهر
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم

 

اگر سازد وگر سوزد چنان به

نیم من در میان حق جاودان به

عطار
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹

 

وصال او ز عمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به

به شمشیرم زد و با کس نگفتم

که راز دوست از دشمن نهان به

به داغ بندگی مردن بر این در

[...]

حافظ
 

نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰ - ایضا مولانا حافظ فرماید

 

وصال او زعمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به

خزو دیبا زباغ و بوستان به

نخ و کمخا زراغ و گلستان به

بر آن سنجاب صوف سبز صدبار

[...]

نظام قاری
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶ - گفتار در سبب نظم کتاب

 

که هر چیزی که هست اندر جهان به

بود کم گفتنش بسیار از آن به

سلیمی جرونی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۹ - گفتار در نکویی خموشی و عشق

 

حدیث عشق گو کز جمله آن به

ز هر جا قصهٔ آن داستان به

وحشی بافقی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶

 

وصال او ز عمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به‏

مگو سرّ وجودش با مخالف

که راز دوست از دشمن نهان به

به خلدم زاهدا دعوت مفرما

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶

 

وصال او ز عمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به‏

مگو سرّ وجودش با مخالف

که راز دوست از دشمن نهان به

به خلدم زاهدا دعوت مفرما

[...]

فیض کاشانی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱

 

تنی دارد بنامیزد ز جان به

نه از جان من از جان جهان به

رخی بهتر ز ماه بدر صد بار

قدی صد بار از سرو روان به

گل روئی که گوئی لوحش الله

[...]

رفیق اصفهانی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶

 

مرا امروز کاخ از بوستان به

ز رنگ لاله، روی دوستان به

طبیبا، چاره و درمان نخواهم

که درد او به جانم جاودان به

مرا زخم جگر مرهم نشاید،

[...]

افسر کرمانی
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۰۰ - مرا تنهائی و آه و فغان به

 

مرا تنهائی و آه و فغان به

سوی یثرب سفر بی کاروان به

کجا مکتب ، کجا میخانه شوق

تو خود فرما مرا این به که آن به

اقبال لاهوری