گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۱۹۶
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴ - گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد

 

کجا چیزی بود زیبا و شهوار

کجا مردی بود شایستهٔ کار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴ - گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد

 

برو بر نیست چندان رنج از این کار

که از یک جام مِیْ بُرده‌ست میخوار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

پسندیده مرو را در همه کار

دلش هرگز ازو نادیده آزار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

چو نپسندی ستم را از ستمگار

مکن تو نیز هرگز بر ستم کار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

به بهروزی امید دل قوی دار

که فرمانت بود با بخت تو یار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

قبای رومی و زربفت دستار

دگر گونه جز این تشریف بسیار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر

 

نباشد بس عجب کامسال هموار

درختش مدح خواجه آورد بار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر

 

همی دانست سلطان جهاندار

که در دست که باید کردن این کار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر

 

گروهی بسته در زندان به تیمار

گروهی مهر گشته بر سر دار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب

 

کجا مردم درین اقلیم هموار

بوند آن لفظ شیرین را خریدار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب

 

معانی تابد از الفاظ بسیار

چو اندر زر نشانده دُرّ شهوار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب

 

بماناد این خداوند جهاندار

به نام نیک همواره جهان خوار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب

 

کنون آغاز خواهم کرد ناچار

که جز پندش نخواند مرد بیدار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

شَهَنشَه نیز هم رفته بِدین کار؛

به زینتها و زیورهای شَهوار.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱ - نامه نوشتن دایه نزد شهرو و کس فرستادن شهرو به صلب ویس

 

به دیباها و زیورهای بسیار،

ز رَخت و طبل هر بزّاز و عطّار.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۲ - دادن شهرو ویس را به ویرو و مراد نیافتن هر دو

 

بسی کرد آفرین بر پاک دادار؛

چو بر دیوِ دُژَم نفرین بسیار.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

چو بدفرجام خواهد بُد یکی کار

هم از آغاز او آید پدیدار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

چو خواهد بود بر شاخ اندکی بار

به نوروزان بود بر، گلْش دیدار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

قبا و موزه و رانین و دستار

به رنگ نیل کرده بود هموار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

نمازش برد و پوزش خواست بسیار

که پیشت آمدم بر پشت رهوار

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۹۶
 
تعداد کل نتایج: ۳۹۱۱