گنجور

عطار » الهی نامه » بخش اول » المقالة الاولی

 

جهان گر دیده‌ای گم کرده یاری

سراسیمه دلی آشفته کاری

خبر داد از کسی کان کس خبر داشت

که وقتی یک خلیفه شش پسر داشت

همه همّت بلند افتاده بودند

[...]

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » جواب پدر

 

پدر گفتش زهی شهوت پرستی

که از شهوت پرستی مست مستی

دل مردی که قید فرج باشد

همه نقد وجودش خرج باشد

ولی هر زن که او مردانه آمد

[...]

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

زنی بودست با حسن و جمالی

شب و روز از رخ و زلفش مثالی

خوشی و خوبئی بسیار بودش

صلاح و زهد با آن یار بودش

بخوبی در همه عالم عَلَم بود

[...]

عطار
 
 
sunny dark_mode