گنجور

صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

مرا عشق تو رسوای جهان ساخت

چو مشک او را بلی نتوان نهان ساخت

مرا گویند بی او صبر پیش آر

کجا بر آتش سوزان توان ساخت

نمی سازد دلم بی او به جانم

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۸

 

بهار آمد بکن ساقی طربها

به این لب تشنه ده آب عنب ها

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۸

 

مربا خواهم این ساعت مربا

ندارم غیر ازین در دل مربا

ز پیش لوت خواران کله چون رفت

ندارد هیچ چیزی جز عنب جا

هریسه گوید این با روغن داغ

[...]

۵ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۵۸

 

خدا را کم نشین با خرقه پوشان

رخ از رندان بی سامان مپوشان

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۵۸

 

چو داری مال چون بریان فروشان

ز من بشنو بنوش و هم بنوشان

بیا از حله نان تنک باز

قبائی دوز و بریان را بپوشان

تراکم کاسه گر خواهی نخوانند

[...]

۶ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۵۹

 

به هر درد و غمی دل مبتلا شد

چرا یکباره یار از ما جدا شد

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۵۹

 

به گیپا و کدک دل مبتلا شد

چرا نان تنک از ما جدا شد

دلم بیگانه از نان و پیازست

چو با صحن مزعفر آشنا شد

بگو ای روح در گوش دل من

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۲۲

 

سفر کردم به هر شهری رسیدم

چو شهر عشق من شهری ندیدم

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۲۲

 

بسی در مجمع خوانها رسیدم

حریف پخته ای چون نان ندیدم

مرا در سر هوای کله افتاد

صباحی بوی گیپا چون شنیدم

زشوق جوش بره شب به بازار

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۳۷

 

ز دیگ ترشی ای، قسام روزی

به جا می کرد ترشی، ای برادر

به ناگه دیدم اندر دیگ ترشی

که گم شد گوشت سربر زد چغندر

۲ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۵۰

 

اگر صحن مزعفر را بیابی

بخور چندان که جان را جا نماند

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۵۱

 

الهی سیر گردان از قناعت

تو صوفی را که هست اینش بضاعت

۱ بیت
صوفی محمد هروی