گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷۶

 

غبار معصیت از عفو پایمال شود

چو سیل واصل دریا شود زلال شود

درین بساط که نعمت ز هم نمی گسلد

ادای شکر کسی می کندکه لال شود

چو شمع خودسرخودمی خورم ز غیرت عشق

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷۷

 

گرسنه چشم کجا سیر از نوال شود

که بر حریص لب نان لب سؤال شود

به خار و خس نتوان سیر کرد آتش را

که حرص خواجه یکی صد ز جمع مال شود

ز خون صید حرم رنگ تیغ او نگرفت

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷۵

 

سری که خالی از اندیشه محال شود

ز فیض عشق پریخانه خیال شود

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۵

 

به سنگ حادثه خونم چو پایمال شود

ز وحشتم رگ خارا، رم غزال شود

چو طور، بوم و بر من شود تجلی زار

رخت چو شمع پریخانهٔ خیال شود

نهفته ایم به حیرت ز رشک، نام تو را

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode