گنجور

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۸

 

نه جز توام دگری در دل خراب گذشت

نه بر زبان سخن کس به هیچ باب گذشت

چگونه پرتو گزینم به دل که پروانه

برای خاطر شمعی ز آفتاب گذشت

هنوز رشک به من می‌برد فلک هرچند

[...]

۳ بیت
ابوالحسن فراهانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰

 

به توبه هر که ز یک قطره ی شراب گذشت

تواند از سر عالم چو آفتاب گذشت

ز فیض باده پرستی، غم جهان بر ما

سبک رکاب تر از موج روی آب گذشت

چه دیدی از چمن روزگار چون بادام؟

[...]

۷ بیت
سلیم تهرانی
 

صائب » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۵۰

 

خیال طره او در دل خراب گذشت

چه موج بود که مستانه بر حباب گذشت

کجایی ای نفس عقده سوز باد سحر

که عمر غنچه ما در ته نقاب گذشت

۲ بیت
صائب
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

 

رسید یار و ز من بر سر عتاب گذشت

چه گویمت که چه بر دل ز اضطراب گذشت

نبرد غنچه بختم سوی شکفتن راه

گل امیدم ازین باغ در نقاب گذشت

کجاست عشق که در دیده‌ام نمک پاشد

[...]

۵ بیت
قدسی مشهدی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹

 

چنین‌که عمر تأملگر شتاب‌گذشت

هوای آبله‌ای از سر حباب گذشت

به چشم‌بند جهان این چه سحرپردازی‌ست

که بی‌حجابی آن جلوه از نقاب‌گذشت

به هر طرف نگرم دود دل پرافشان است

[...]

۱۳ بیت
بیدل دهلوی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶۲ - خطاب امام(ع) باب عقاب

 

بگو سکینه‌ام ای نوجوان ز آب گذشت

دگر ز خواهش آب از دل کباب گذشت

۱ بیت
صامت بروجردی