عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۴ - رونوشت از خط زیبای عارف
ز ری سوی همدان رخت بست و بار گشاد
یگانه راد تقیزادهٔ بزرگنهاد
زبان شدم ز زبان تمام تا گویم
به پیشگاه تو پیغام جمع تا افراد
خوش آمدی ز خوش آمد گذشته همه کس
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۶ - قطعه
مرا صغیر تخلص بهجا بود که سه چیز
مراد دارم و هستم از این تخلص شاد
در اول اینکه به عهد صغارتم ایزد
زبان به گفتن اشعار جانفَزا بگشاد
به دوم اینکه نگیرند اکابرم خرده
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۴ - تضمین غزل خواجه حافظ علیهالرحمه
ببین بدیده عبرت در این خراب آباد
به باد رفته سریرکی و کلاه قباد
ندید کام در این حجله هرکه شد داماد
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۴ - تضمین غزل خواجه حافظ علیهالرحمه
خنک دلی که ز قید هوس بود آزاد
به خوابگاه رضا آرمیده خرم و شاد
چو قسمت تو نه کم گردد از غم و نه زیاد
غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم
جوانکِ فُکُلیای، به شیطنت استاد!
دو سال در پی این دختر جوان افتاد
که تو ز خوبی شیرین شدی و من فرهاد
تو کام من بده و من ترا نمایم شاد
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
(پیرمرد):درون خاک، مرا دختری جوان افتاد
برای آنکه جوانی شود دو روزی شاد!
(من): بر آن جوانکِ ناپاکروح لعنت باد،
خدای داند هرگه از او نمایم یاد:
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
درست روزی، کآن شهریار اعلان داد
یگانه دختر ناکام من، ز مادر زاد
تمام مردم، دلشاد مرگ استبداد
من از دو مسئله خوشحال و خرم و دلشاد
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
چه گویمت من ازین انقلابِ بدبنیاد!
که شد وسیلهای از بهر دستهای شیّاد!
چه مردمان خرابی، شدند از آن آباد!
گر انقلاب بُد این، زنده باد استبداد