گنجور

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۱ - ایدآل یا سه تابلوی عشقی

 

عزیز عشقی، دشتی، تو خوب حال مرا

شناختی و از آن خوب‌تر خیال مرا

تو بهتر از خود من دانی ایدآل مرا

تمام مایهٔ بدبختی و ملال مرا

که من ز مردم این مملکت نیم خوشبین

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۲ - تابلوی اول: شب مهتاب

 

اوایل گل سرخ است و انتهای بهار

نشسته‌ام سر سنگی کنار یک دیوار

جوار درهٔ دربند و دامن کهسار

فضای شمران اندک ز قرب مغرب تار

هنوز بد اثر روز، بر فراز «اوین»

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم

 

دو ماه رفته ز پاییز و برگ‌ها همه زرد

فضای شمران، از باد مهرگان، پر گرد

هوای «دربند» از قرب ماه آذر سرد

پس از جوانی پیری بود چه باید کرد؟

بهار سبز به پاییز زرد شد منجر

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

ز مرگ مریم، اینک سه روز بگذشته

سر مزار وی، آن پیرمرد سرگشته:

نشسته رخ به سر زانوان خود هشته

من از سیاحت بالای کوه برگشته

بر آن شدم که من آن پیر را دهم تسکین

[...]

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۵ - مطرح کننده ایدآل

 

جناب برزگر! این ایدآل دهقان است:

نه ایدآل دروغ فلان و بهمان است!

ز من هم ارکه بپرسی تو، ایدآل، آن است

همین مقدمهٔ انقلابِ ایران است

ولیک حیف که بر مرده می‌کنم تلقین!

[...]

میرزاده عشقی
 
 
sunny dark_mode