گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۱۵

 

اگر بمن نبود پادشاه را لطفی

نمی کنم گله کان هم نشان شفقت اوست

ز ضعف قالب من واقع است می داند

که بار فاقه سبک تر ز بار منت اوست

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۹

 

میان سگ و گربه شبی نزاع افتاد

به گربه گفت سگ ای کاسه لیس لقمه شمار

تویی که نیست ترا بویی از طریق ادب

تویی که نیست ترا جز طریق دزدی کار

نمی شود که کسی لقمه برد به دهن

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۳۶

 

درین حدیقه حرمان ز کثرت اندوه

اگر شود چه عجب عندلیب ناطقه لال

کسی نمی شنود زین حدیقه بوی گلی

گل نمی شکفد از بهار فضل و کمال

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۳۸

 

بسان صفحه رخسار لوح خاطر طفل

لطیف و ساده و پاک است در بدایت حال

ز کارهای عبث منع کن مشو غافل

طریق علم و ادب یاد ده مکن اهمال

که هر چه گشت رقم بر صحیفه دل او

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۴۱

 

تعرضی بفلک دوش کردم و گفتم

که ای نیافته کس از تعرض تو امان

کدام شیوه گزینم چه کار گیرم پیش

که عاقبت نرسانی مرا زیانی ازان

فلک ز روی غضب تند گشت و داد جواب

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۴۲

 

فضیلت نسب و اصل خارج ذاتست

بفضل غیر خود ای سفله افتخار مکن

بانتساب سلاطین و خدمت امرا

که زایلست مزن تکیه اعتبار مکن

بصنعتی که درو هست شرط صحت دست

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۴۵

 

اگر چه داشت ز کیفیت جمیع لغت

خبر ز غایت عرفان صفای طبع نبی

شرف نگر که فرستاد حضرت ایزد

ز بهر نسبت ذاتش کلام را عربی

بعلم اوست معاصی جهالت بوجهل

[...]

فضولی
 
 
sunny dark_mode