خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵
ای راحت جانها به تو، آرام جان کیستی
دل در هوس جان میدهد، تو دلستان کیستی
ای گلبن نادیده دی اصل تو چه وصل تو کی
با بوی مشک و رنگ می از گلستان کیستی
ای از بتان دلخواه تو، در حسن شاهنشاه تو
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲۳
ای مه، بدین چابکروی، از آسمان کیستی؟
وی گل، بدین نازکتنی، از بوستان کیستی؟
سیمینتری از باد تر، در لب ز شیرینی اثر
با قامتی چون نیشکر پستهدهان کیستی؟
بادام چشمت پرفتن، عناب لعلت پرشکن
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۵
نوشی به صد جان رایگان قوت روان کیستی؟
کامی به صد حسرت نهان آرام جان کیستی؟
آدم به شوقت در جهان، رضوان به ذوقت در جنان
تو مرغ عنقا آشیان در بوستان کیستی؟
از نسل خوبانی قمر وز قسم حورانی بشر
[...]
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۰۱
کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیستی
کردی به این بیخوابی ام، شب میهمان کیستی
از سرکشی یک جا نه ای، با خویشتن هم وا نه ای
از خود نه ای از ما نه ای، آخر تو زان کیستی
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸
ای غنچه خندان من از بوستان کیستی؟!
وی دشمن ایمان من از دوستان کیستی؟
تیری زده بر جان من مژگان ناوکافکنت
ای ترک تیرانداز من ابروکمان کیستی؟!
سرو قدت اندر چمن بشکست قدر نارون
[...]