گنجور

وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۷۶ - در وصف قصر خوارزمشاه اتسز

 

زهی ! قصر خوارزمشاهی ، که دولت

ندارد مگر سوی او رخ نهاده

ز سقفش ستاره بعبرت بمانده

ز وهمش زمانه بحیرت فتاده

چو او چشم گردون بخوبی ندیده

[...]

وطواط
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در هجو قوامی

 

قوامی بگو از دل سهل و ساده

که با ماده نری و با نر ماده

بداد و به . . . اد است میل تو لیکن

به دادن سواری به گادن پیاده

چو بز . . . ن بصحرا نهی وقت دادن

[...]

سوزنی سمرقندی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۰

 

رسید از ره آن شاه خوبان پیاده

قبا چست کرده کله کج نهاده

پی قتل عشاق ز ابرو و غمزه

کمانی کشیده خدنگی گشاده

ز روی زمین چون قدم برگرفته

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹

 

بود جمله لطف آن زنخدان ساده

ولی باشد آن غبغب از وی زیاده

نه غبغب بلورینه جامیست گویی

نهاده در او سیبی ازسیم ساده

همانا کزان عارض آب لطافت

[...]

جامی
 

شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۵

 

که در دام نفس و هوی اوفتاده

به لهو و لعب، عمر بر باد داده

شیخ بهایی
 
 
sunny dark_mode