خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۲۷ - آگاه شدن فغفور از گم شدن پریدخت
بسی کوه و هامون بگردیدهام
نشانی ز سالار نشنیدهام
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۹۴ - رفتن سام بالای کوه فنا و جنگ کردن با دیوان
که امشب یکی خواب دید بد دیدهام
از آن خواب بر جانش ترسیدهام
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۹۵ - نبرد سام با ابرها و گرفتار شدن ابرها
نه آنست کز گرز ترسیدهام
که من ترس را نیز نشنیدهام
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۱۱ - پایان کتاب خواجو در حالت خود گوید
من این خوشه در لامکان چیدهام
مکان دل از لامکان دیدهام
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۷ - آموختن برزوی رزم از دلیران افراسیاب
از آن نامداران که من دیده ام
دلاور بدین گونه نشنیده ام
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۰ - لشکر کشیدن برزو به سوی ایران قسمت سوم
از آن نامداران که من دیده ام
ز کردنگشان نیز بشنیده ام
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۲۹ - گفتار در رزم برزو و دستان و رسیدن افراسیاب با لشکر در آن رزمگاه قسمت دوم
اگر مرد آن است که من دیده ام
امید از تن خویش ببریده ام
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - تعریف جنگ فیل شاهزاده اورنگ زیب
زمردم من این نقل نشنیده ام
من از دل شنیدم، دل از دیده ام
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مناجات
فنون سخن جمله ورزیده ام
همین گفته ام، هیچ نشنیده ام
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۰
ندیده کسی آنچه من دیدهام
سرم گشت از بس که گردیدهام
اگر تار عمرم کند دور نیست
بر این رشته بسیار پیچیدهام
دمی بیمحبت کجا بودهام
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۲۶ - در رنجش از اهل زمانه
ز خلق جهان سخت رنجیده ام
بدی ها از ایشان ز بس دیده ام
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۳۱ - در ذکر مبارزت و شهادت جناب حبیب ابن مظاهر اسدی رحمه الله
بسی سرد و گرم جهان دیده ام
من از مرگ هرگز نترسیده ام
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۳ - آوردن پاسبانان مردی ترسا را به نزد ابراهیم
در انجیل من خود چنان دیده ام
ز راز آگهان نیز بشنیده ام
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در نکوهش نوع بشر
من این نوع خود، ناپسندیدهام
بسی رنج دیدم که رنجیدهام