فردوسی » شاهنامه » پادشاهی قباد چهل و سه سال بود » بخش ۲ - داستان مزدک با قباد
بدو گفت هر کاو بر این دین اوست
مبادا یکی را به تن مغز و پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان
هم اندر زمان آنک فریاد ازوست
پر از کاه بینند آگنده پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
دل هرکسی بندهٔ آرزوست
وزو هر یکی را دگرگونه خوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
کسی را ندرد به گفتار پوست
بود بر دل انجمن نیز دوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
چنین داد پاسخ که راه از دو سوست
گذشتن تو را تا کدام آرزوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
دلی کو ندارد تن شاه دوست
نباید که باشد ورا مغز و پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
بترسد ز کار فریبنده دوست
که با مغز جان خواهد و خون و پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
چنین داد پاسخ که از مرد دوست
جوانمردی و داد دادن نکوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
بدو گفت کسری کرا بیش دوست
که با او یکی بود از مغز و پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو
برادر نخوانم تو را من نه دوست
نه مغز تو از دودهٔ ما نه پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۸ - داستان کلیله ودمنه
بدو گفت شاه این بزرگ آرزوست
بر اندازهٔ مرد آزاده خوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۱ - سخن پرسیدن موبد ازکسری
بهشتم که دشمن بداند ز دوست
بیآزاری از شهریاران نکوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۱ - سخن پرسیدن موبد ازکسری
چنین داد پاسخ که این پوده پوست
بود رنجه چندانک مغز اندروست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۱ - سخن پرسیدن موبد ازکسری
نداری دریغ آنچه داری ز دوست
اگر دیده خواهد اگر مغز و پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۲ - وفات یافتن قیصر روم و رزم کسری
که کز هرچ در پادشاهی اوست
ز گنج کهن پرکند گاو پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۲ - وفات یافتن قیصر روم و رزم کسری
ز دینار گفتند وز گاو پوست
ز کاری که آرام روم اندروست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۲ - وفات یافتن قیصر روم و رزم کسری
دگر آنک پرسید ازمرد دوست
ز هر دوستی یارمندی نکوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۲ - آغاز داستان
ز زندان پیامی فرستاد دوست
به موبد که ای بنده را مغز و پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۲ - آغاز داستان
که ویرانی شهر ایران ازوست
که مه مغز بادش بتن بر مه پوست
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۱
همیگفت هر کس که این خسروست
که با تاج و با جامههای نوست