گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۶ - پند دادن گرشاسب نریمان را

 

سپه پیش دار و بنه باز پس

ز گرد بنه گرد بسیار کس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۹ - جنگ نریمان با پسر فغفور چین

 

نیارست بودن در آن دشت کس

نشستند یک روزه ره باز پس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۹ - جنگ نریمان با پسر فغفور چین

 

ز چندان سپه نیست بر جای کس

مگر خیمه ای چند بر پای و بس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر

 

بر انگیخت تند ابرش زودرس

همی زد چپ و راست وز پیش و پس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر

 

سپاهش نبود از وی آگاه کس

که هرکس غم خویش دانست بس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۱ - داستان قباد

 

ز تو بی بهاتر کجا خواست کس

که ببریده پیشی و بدریده پس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۳ - خبر یافتن فغفور از کشتن جرماس و قلا

 

ز هر دو سپه خاست بانگ جرس

طلایه همی گشت بر پیش و پس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۶ - داستان دهقان توانگر

 

خدای جهان کردگارست و بس

که بر ما توانا جز او نیست کس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

ز خویشان و از ویژگان هفت کس

بدندی ز پیرامنش پیش و پس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

چو آید شب آتش مسوزید کس

نه آواز باید نه بانگ جرس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۰ - خبر یافتن فریدون از آمدن نریمان

 

برش نیز یک هفته نگذاشت کس

به بادفرهش بد همین کرد بس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۴ - داستان قباد کاوه

 

بی اندرز هرگز مباشید کس

ببینید هر کار را پیش و پس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۴ - داستان قباد کاوه

 

جز ایزد ندادستم این تاج کس

سپاس از جهان بر من او راست بس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

اگر چند باشند بسیار کس

گوا نزد داور دو آرند و بس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

که و دشت پر کشته بد پیش و پس

چنین تا شب از رزم ناسود کس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۶ - رزم دیگر گرشاسب با شاه طنجه

 

دو دستی همی کوفت از پیش و پس

نیارست با زخمش استاد کس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۰ - سپری شدن روزگار گرشاسب

 

ز دل جز به یزدان منازید کس

همه نیک و بد زو شناسید و بس

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۴ - در خاتمت کتاب

 

به گیتی بهشت ار ندیدست کس

بهشتی پر از دانش اینست و بس

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode