گنجور

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

چو کامپویه بشنید خود این خبر

که مه مهر او کرده عزم صفر

افسرالملوک عاملی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی‌نامه

 

که فردا شود خاک من سر بسر

گل کوزه اندر کف کوزه‌گر

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی‌نامه

 

علی ولی صهر خیرالبشر

خداوند دین حیدر حیه در

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۸ - نصیحت

 

نه چون مدت عمرت آید به سر

بگویند ای کاش از این زودتر

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۹ - حکایت

 

ز لعل و ز یاقوت و در و گهر

ز گنج فراوان ز سیم و ز زر

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفحه غرب

 

رخ ما شده زرد: زین باد زرد

ازین باد شد، خاک، ما را به سر

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفحه غرب

 

بسی قتل و غارت نمایند بر

مر آن مردمی را که دارند زر

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفحه غرب

 

یکی بیرق شیر و خورشید نر

بباید شدن هادی ما نه زر

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - گلهای پژمرده

 

به او می ندارند، هرگز نظر

بدین جرم، کورا نباشد ضرر!

میرزاده عشقی
 
 
۱
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
sunny dark_mode