گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷۳ - بند پاره کردن مضراب دیو و رفتن از بند شهریار گوید

 

به جمهور گفت آن یل پاکزاد

چه سود آنکه شد رنج من جمله باد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷۳ - بند پاره کردن مضراب دیو و رفتن از بند شهریار گوید

 

سه روز و سه شب راند ازپی چه باد

بروز چهارم گه بامداد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷۹ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

نخستین بگو نام و اصل و نژاد

چنین داد پاسخ که ای پاک زاد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۷۹ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

جهان جوی هم چرخ برزه نهاد

بر او تیر بارید مانند باد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

سر (و) روی هم بوسه دادند شاد

چو پاس فرامرز با دین و داد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

سپهبد چنین گفت هرگز مباد

کز ایران کنم بر دل خویش یاد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

ز نه بیشه آن داستان کرد یاد

یکایک بر آن سپهدار راد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

کز ایران دوان پاس آمد چه باد

هم اندر زمان آن سپهدار راد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

کز ایدر به ایران خرامی چو باد

نیاری ز کار گذشته به یاد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۲ - جواب نامه نوشتن فرانک به شهریار گوید

 

به خوان من آید سپهدار شاد

ببینم یکی روی آن گرد راد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۷ - رزم سام با ارهنگ دیو و گرفتار شدن سام گوید

 

تخاره به میدان او رفت شاد

ورا نیز بربود و بردش چه باد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۹ - جنگ زوراه با ارهنگ دیو گوید

 

ز پیش صف ارهنگ آمد چو باد

میان سپه در چه کوهی ستاد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۹ - جنگ زوراه با ارهنگ دیو گوید

 

چنین پاسخ ارهنگ واژونه داد

که ای گرد بر گوی نام و نژاد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۹۱ - نامه فرستادن زال زر به نزد وزیر ارجاسب شاه گوید

 

که از تخم پیران بد او را نژاد

جهاندیده و مرد پاکیره زاد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۹۷ - درخیانت بسرم و گشوده شدن شهر بلخ گوید

 

بیامد به نزدیک ارجاسپ شاد

ستم کاره بسرم سری پر ز باد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۹۹ - رزم زن لهراسپ با ترکان گوید

 

گرفتند ره سوی ارجاسپ شاد

ببردند شه زاده را همچو باد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۹۹ - رزم زن لهراسپ با ترکان گوید

 

جهان را بسی هست از اینگونه یاد

مخور غم دلت را بدل دار شاد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۰۰ - رسیدن طهماسپ برادر ارجاسپ و رزم او با لهراسپ گوید

 

شهنشاه چرخش بزد برنهاد

به تیر اندر آمد بکردار باد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۰۰ - رسیدن طهماسپ برادر ارجاسپ و رزم او با لهراسپ گوید

 

به گفت این تیری بزه برنهاد

بزد بر بر اسب او همچو باد

۱ بیت
عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۰۰ - رسیدن طهماسپ برادر ارجاسپ و رزم او با لهراسپ گوید

 

زمانی چه شد یک سواری چه باد

برآورد تیغ و بشه رخ نهاد

۱ بیت
عثمان مختاری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
 
تعداد کل نتایج: ۱۰۱