گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴

 

ساقیا موسم آنست که می نوش کنیم

محنت گردش ایام فراموش کنیم

خیز چون در چمن افتاد ز بلبل غلغل

قلقل بلبله را یک نفسی گوش کنیم

دوستکامی همه با یار کلهدار خوریم

[...]

ابن یمین
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در مدح خواجه رکن‌الدین عمیدالملک وزیر

 

وقت آنست دگر باره که می نوش کنیم

روزه و وتر و تراویح فراموش کنیم

پایکوبان ز در صومعه بیرون آئیم

دست با شاهد سرمست در آغوش کنیم

سر چو گل در قدم لاله رخان اندازیم

[...]

عبید زاکانی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۶

 

نوبهارست، بیا، تا قدحی نوش کنیم

باشد این محنت ایام فراموش کنیم

ساقیا، هوش و خرد تفرقه خاطر ماست

باده پیش آر، که ترک خرد و هوش کنیم

حد ما نیست که پیش تو بگوییم سخن

[...]

هلالی جغتایی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴

 

ساقی آن می‌بقدح کن که چو ما نوش کنیم

هر چه جز دوست بود جمله فراموش کنیم

آتش افروخته غم یکقدح آب عنب آر

تا که این آتش افروخته خاموش کنیم

خرد و هوش بود مایهٔ غم خوردن ما

[...]

صغیر اصفهانی
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰ - خون سیاووش

 

هر سحر یاد کز آن زلف و بناگوش کنیم

روز خود با شب غم دست در آغوش کنیم

بلبلانیم که گر لب بگشائیم ای گل

همه آفاق در اوصاف تو مدهوش کنیم

شب هجران چو شود صبح و برآید خورشید

[...]

شهریار
 
 
sunny dark_mode