مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳
تا نگویی که مرا بی تو شکیبایی هست
یا دل غمزده را طاقت تنهایی هست
نی مپندار که از دوری روی تو مرا
راحت زندگی و لذت برنایی هست
مکن اندیشه که تا دور شدی از چشمم
[...]
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰
هر چه در روی تو گویند به زیبایی هست
وان چه در چشم تو از شوخی و رعنایی هست
سروها دیدم در باغ و تأمل کردم
قامتی نیست که چون تو به دلارایی هست
ای که مانند تو بلبل به سخندانی نیست
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۱
در سرم تا ز سر زلف تو سودایی هست
دل شیدای مرا با تو تمنایی هست
در ره عشق منه زاهد بیچاره قدم
گر ز بیگانه و خویشت غم و پروایی هست
دل که از غمزه ربودی به سر زلف سیاه
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۵
چمن سبز فلک را چمن آرایی هست
زیر این زنگ، نهان آیینه سیمایی هست
مشو ای بیخبر از دامن فرصت غافل
دو سه روزی که ترا پنجه گیرایی هست
نیست ممکن که چو مرکز نکند خود را جمع
[...]
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰
از تو در خاطر هر ذره تمنایی هست
به هر آیینه ز حسن تو تماشایی هست
هر نسیمی ز تو مجنون بیابانگردی است
وز تو در دامن هر بادیه شیدایی هست
نیست شوق تو به اندازه هر حوصلهای
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۸
دل گواه است که در پرده دلارایی هست
هستی قطره دلیل است که دریایی هست
گر غرورت نکشد کلفت هم صحبتیم
نگه عجز مرا عرض تمنّاّّیی هست
نبود لایق حسن این همه بی پروایی
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۱۴
روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست
در بر این آینه را، آینه سیمایی هست
پای آوارگیم، رهبر دامن نشود
گر بجز کوی تو، پنداشته ام، جایی هست
وسعت آباد دل، افتاده حزین در پیشت
[...]
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶
تا زهر صید نه در دام تو غوغایی هست
میتوان گفت که خوش تر زچمن جایی هست
گرچه خواهند از او داد من، اما نتوان
بی سبب کشته شد امروز که فردایی هست
با وجودم به دلی غم نه و تا من هستم
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷
تا به کف پای خمم گردن مینائی هست
خبرم نیست که تسنیمی و طوبائی هست
خون خم آنکه به فتوای خرد ریخت کجاست
که مرا نیز در این مسئله فتوائی هست
رو بگردان قفسم را سوی مرغان حرم
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱
تا بر اطراف رخت جعد چلیپایی هست
هر طرف پای نهی سلسله در پایی هست
قتل عشاق تو خالی ز تماشایی نیست
وه که از هر طرفت طرفه تماشایی هست
بعد کشتن تن صد چاک مرا باید سوخت
[...]