×
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۵ - حکایت کسی که با پلنگ دوستی کرد و موشان را بیازرد
چون درافتاد بر زبان عوام
آخر از شاه بشنود دشنام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۹ - حکایت جود و بخشش محمود
پدرش را کس از بدی اندام
نخرید آن زمان که بود غلام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۶ - در مذمت ظلم و ظالم
وان که از عدل و راستی و نظام
بود بیرون، دراوفتاد از بام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۰ - در مذمت سرکشی و عیبجویی
پی اغوای چند کودن عام
داد آزادمرد را دشنام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
سی و شش ساعتست تاکه مدام
خواب بر چشم ما شدست حرام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
گفتم امروز اگر شدست اعلام
که می بیجواز هست حرام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
جمع کردم، لبی پر از دشنام
رخت و کالای خود ز شارع عام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۵ - ملاقات دوم با آیرم
این نویسندگان که بردی نام
همه با هم مناسبند تمام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۵ - ملاقات دوم با آیرم
گفتم ای نیکبین خوشفرجام
کار شد دیر و قصه گشت تمام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۶ - تمثیل
تا شود امتحان شاه تمام
نیکمردان شوند صید لئام
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۶ - گل و پروانه
چون که دوشیزگیش گشت تمام
مایه در تخمدان گرفت مقام