شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم
در ره عشق نشد کس بیقین محرم راز
هر کسی برحسب فهم گمانی دارد
فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۶
بعد عمری که فصیحی شب وصلی رو داد
مردم دیده ما در سفر دریا بود
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴
چون کشی خنجر کین بخت نگین می خواهم
که ز زخم تو نشان بر همه اعضا باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴
کرده ام شرط که پا را نکشم جانب شهر
سرم آنروز که در دامن صحرا باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴
از همان بزم که جز من دگری راه نداشت
بایدم رفت که بهر دگران جا باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴
اغنیا بهره ز اندوخته خود نبرند
که همین خشک لبی قسمت دریا باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴
همچو رگ در قدم راهروان سبز شود
خار سیراب گر از آبله پا باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴
ز آتش داغ گر افروخته دستم چه عجب
که کلیمم من و اینم ید بیضا باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹
هر کسی حاصلی از مزرع امید برد
عشق دهقان چو بود آبله خرمن باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹
دیده آبله ها گر مزه از خار نیافت
نقص سالک بود ار پای بدامن باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹
کار بر اهل سخن دهر ز بس سخت گرفت
قفس طوطی خوش لهجه ز آهن باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹
با تو دشمن نکند آنچه کند کینه او
زنگ آئینه دل کینه دشمن باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹
رخنه تیغ سیه تاب بود بیرخ دوست
کلبه ما چو قفس گر همه روزن باشد
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹
سخن راست کلیم از من دیوانه شنو
عاجز نفس زنست ار چه تهمتن باشد
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷
سرو را گر سر به گریختن از بستان نیست
از چه دایم به میان بر زد ...ـان
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۵۵
دولت سنگدلان زود بسر میآید
سیل از سینه کهسار به سرعت گذرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۵۷
دل دشمن به تهیدستی من میسوزد
برق ازین مزرعه با دیدهتر میگذرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۶۴
مادر خاک به فرزند نمیپردازد
روی در منزل و ماوای پدر باید کرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۷۸
صفحهٔ روی ترا دید و ورق برگرداند
ساده لوحی که به من دوش نصیحت میکرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۰۵
نام بلبل ز هواداری عشق است بلند
ورنه پیداست چه از مشت پری برخیزد