قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶
قمری دارم کین چشم نهان خانه اوست
دل و جان عاشق آن نرگس مستانه اوست
من ازان یار چه گویم؟ که عجب دلداریست!
شمع جانست و جهان عاشق و پروانه اوست
قصه عشق غریبست و نشاید گفتن
[...]

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۱
چشم پر خون، صدف گوهر یکدانه اوست
دل هر کس که شود زیر و زبر خانه اوست
لیلی وحشی ما را نبود خلوت خاص
روز هر کس که سیه گشت، سیه خانه اوست
هر دل خسته که خون می چکد از فریادش
[...]

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۶
می عشق است که عالم همه میخانهٔ اوست
خرد پیر، خراباتی دیوانهٔ اوست
همه جا جلوه گه لیلی صحرایی ماست
هر کجا چشم غزالیست سیه خانهٔ اوست
یارب آن لعل شکرخا همه جا نوشش باد
[...]

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۲ - آگه شیرازی
فارغ از کعبه و از بتکده دیوانهٔ اوست
دل دیوانهٔ او کعبه و بتخانهٔ اوست
حرم و دیر تفاوت نکند عاشق را
هر کجا مینگرد جلوهٔ جانانهٔ اوست
گرچه عالم هم از کون و مکان افسانه است
[...]

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷ - بسمل شیرازی
طرفه حالی است که آن شوخ پری رو به کسی
روی ننموده و عالم همه دیوانهٔ اوست
هرکه بینم به رهی در پی او میافتم
زانکه دانم همه را راه به کاشانهٔ اوست
من به فکر تو و سرگرم نصیحت ناصح
[...]

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۲ - آگه شیرازی
فارغ از کعبه و از بتکده دیوانهٔ اوست
دل دیوانهٔ او کعبه و بتخانهٔ اوست
