×
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۶ - لا اله الا الله
بنده را با خواجه خواهی در ستیز
تخم «لا» در مشت خاک او بریز
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۰ - اشکی چند بر افتراق هندیان
هر نفس با روزگار اندر ستیز
سنگ ره از ضربت او ریز ریز
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۹ - روح حکیم سنائی از بهشت برین جواب میدهد
دست او با آب و خاک اندر ستیز
آن بهم پیوسته و این ریز ریز
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۱ - مناجات مرد شوریده در ویرانهٔ غزنی
ظاهرش صلح و صفا باطن ستیز
اهل دل را شیشهٔ دل ریز ریز
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۴ - خطاب به پادشاه اسلام اعلیحضرت ظاهر شاه «ایده‘ الله بنصره»
لیکن از تهذیب لا دینی گریز
زانکه او با اهل حق دارد ستیز
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ
تیغ همت راین ای هند عزیز
با فسان جرئت و امّید، تیز
میرزاده عشقی » جمهوری نامه » بخش ۱ - جمهوری سوار،تفصیل جناب جمبول
یاسی ما هست ای یار عزیز:
حضرت جمبول یعنی انگلیز
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۶ - طوطی و شکر
گفت سوداگر بطوطی، کای عزیز
خواب از من برده ادراک و تمیز
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای
من ترا کی گفتم، ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
صخره را گفتم، مکن با او ستیز
قطره را گفتم، بدان جانب مریز
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
پشهای را حکم فرمودم که خیز
خاکش اندر دیدهٔ خودبین بریز
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان
مور خوارش گفت، کای یار عزیز
گر تو نقاشی، بیا طرحی بریز