گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دیوانه‌ای برهنه که جبه‌ای ژنده به او بخشیدند

 

در خزانه‌ات جامها جمله بسوخت

کین همه ژنده همی بایست دوخت

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت تاجری که از فروختن کنیز خود پشیمان شد

 

کز حماقت رفت، چشم عقل دوخت

دلبر خود را به دیناری فروخت

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » سقایی که از سقای دیگر آب خواست

 

کهنه ها جمله به یک گندم فروخت

هرچ بودش جمله در گندم بسوخت

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که لات را به هندوان نفروخت و آنرا سوزاند

 

سرکشی گفتش نمی‌بایست سوخت

زر به از بت، می‌ببایستش فروخت

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی طلب » حکایت شبلی که گاه مردن زنار بسته بود

 

جان من کز هر دو عالم چشم دوخت

این زمان از غیرت ابلیس سوخت

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » بیان وادی عشق

 

تا بریشم در وجود خود نسوخت

در مفرح کی تواند دل فروخت

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » بیان وادی استغنا

 

صد هزاران سبز پوش از غم بسوخت

تا که آدم را چراغی برفروخت

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود

 

برق استغنا چنان اینجا فروخت

کز تف او صد جهان اینجا بسوخت

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » پند ارسطاطالیس بر اسکندر هنگام مردن او

 

شمع دین چون حکمت یونان بسوخت

شمع دل زان علم بر نتوان فروخت

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۸ - سلام الله یا غالب یا علی بن ابیطالب

 

گرچه او بر تو بسی زینت فروخت

عاقبت دنیا بچشمش میخ دوخت

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۸ - سلام الله یا غالب یا علی بن ابیطالب

 

هر که او در آتش محنت بسوخت

همچو بوذر جامه‌ای از صدق دوخت

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری

 

هر که دنیا دار شد خود را بسوخت

یا به تیری از بلا خود را بدوخت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

ازدرخت سبز شمعی برفروخت

تا چو پروانه کلیمش پر بسوخت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

ابر را چون شوق تو آتش فروخت

آبرویش ریخت چون آتش بسوخت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

تا زفان ازگرمی گفتم بسوخت

گفت چون آتش جهان بر من فروخت

عطار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode