عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۸ - نقل نمودن معجزه حضرت امام رضا علیه السلام و بیان آنکه نسب و نسبت ظاهری با مخالفت، بعد و گرفتاریست ونسبت باطن با ارباب هدایت با موافقت رهائی و رستگاری
بود نام نیک او سید علی
عم یحیی بود آن نقد ولی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۲ - بیان خاتم بخشیدن حضرت امیرمؤمنان (ع) به سائل در بین نماز
سالکی نیکو خصالی مقبلی
در طریق اهل حق صاحبدلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۳ - قوله تعالی: «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون»
هر که باشد مصطفی او راولیّ
پس ولیّ او بود بیشک علی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۶ - قال جل و علا: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته»
رفت بر منبر رسول از پر دلی
بود همراهش در آن منبر علی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۷ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «یا ایهاالناس الست اولی بکم من انفسکم» قالوا بلی یا رسول الله قال: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»
چون مرا دانی نبی از عاقلی
پس بدانی ابن عمّم را ولیّ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۹ - و قال علیه السلام: «اللهم وال منوالاه و عاد من عاداه و انصر من نصره واخذل منخذله والعن علی من ظلمه»
پس عمر برخاست گفتا یا علی
بر سر خلقان تو گردیدی ولی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۴ - در بیان روح و جسم و نقصان نفس، و گرفتاری روح باو و رهائی یافتن ببرکت متابعت شاه اولیا
راه را دان از نبی و ازولی
تو باین ره رو گریز از کاهلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۴ - در بیان روح و جسم و نقصان نفس، و گرفتاری روح باو و رهائی یافتن ببرکت متابعت شاه اولیا
من ترا راهی نمایم از ولی
سر بنه در راه او گر مقبلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۵ - قصه شیخ شقیق بلخی و هارون الرشید، و بیان نمودن ربقه امام معصوم موسی کاظم علیه السلام و منصور حلاج و تمثیل آنکه آشنا بیگانه را راه به آشنائی مینماید و بیگانه آشنا نمیشود
بود علم و فضل در ذات علی
خود حیا و جود ظاهر ز آن ولی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان
از من بیدل بر صاحبدلی
گو که دارد ذوق تو یک مقبلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۷ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «من صمت نجی» صدق نبی الله
رو تو خاموشی گزین و دان علی
زآنکه او راخوانده خود حق یا ولی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
از کمال بندگی باشی ولی
این معانی را بدان گر مقبلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
حیف باشد گر بگردی از ولی
رو بدین مصطفی گر مقبلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
چونکه در عشق آمدی صاحبدلی
درحقیقت همچو مردان مقبلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
رو تو کنجی گیر با اهل دلی
تا بیابی از دو عالم حاصلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۷ - در قبول نمودن نصیحت و بیان ادیان و ملل مختلفۀ مخترعان و توضیح دین هدی که طریقۀ آل مصطفی و مرتضی است
هست این معنی به قرآن خود جلی
گشت والی بر سر خلقان علی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۷ - در قبول نمودن نصیحت و بیان ادیان و ملل مختلفۀ مخترعان و توضیح دین هدی که طریقۀ آل مصطفی و مرتضی است
شد ولایت همره و تو غافلی
از امام خویشتن بس جاهلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
او بحکم حق ترا باشد ولی
گر ندانستی تو بیشک جاهلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
خویش را در زهد داند کاملی
تا بدام او در افتد جاهلی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۳ - در خاتمه کلام و تاریخ سال اتمام و اظهار عجز و ناتوانی و معذرت
بود چون پیری و عجز و بیدلی
در گذر از سهو آن گر مقبلی