عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
نطق اگر بودش درشت و لفظ گرم
خوش خورم کآمد چو تیغی چرب ونرم
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
مهر از بهر سگ کویت ز شرم
شد ز رنگ و گردهٔ آورد گرم
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
جانت را عشقی بباید گرم گرم
ذکر را رطب اللسانی چرب و نرم
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
گر کنی در پای قهرت مضطرم
صد نثار لطف ریزی بر سرم
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۴ - الحكایة و التمثیل
باز با جبریل گفت ای محترم
من نیم قاری نبود او لاجرم
عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
دور کردی از پدر وز مادرم
ژندهٔ بگذاشتی اندر برم
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
گفت ناپخته بخور تا بنگرم
گفت ناپخته چو مرغان هم خورم
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنه
زانکه گر از لوح نگشاید درم
چون قلم از غصه دربازم سرم
عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
تا نه بیند کس مرقع در برم
اهل دل را بدنگوید بر سرم
عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
هست در دریا یکی حیوان گرم
نام بوقلمون و هفت اعضاش نرم
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۱ - المقالة الثانیة عشره
روز و شب چون حلقه میگردد سرم
تا که میگوید درون دل درم
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۱ - المقالة الثانیة عشره
حلقه ام گم شده پا و سرم
لاجرم چون حلقه مانده بر درم
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۱ - المقالة الثانیة عشره
چون ز قطران جامه سازد در برم
برفشاند طشت اخگر بر سرم
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۱ - المقالة الثانیة عشره
گر بسی بنشینی ای سالک برم
من در این راه از تو سرگردان ترم
عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
چون نیامد جام اول در خورم
شاه استادست آخر بر سرم
عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
عاشق بیچاره گفت ای دلبرم
چون تو از شفقت نشستی بر سرم
عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۱ - المقالة الخامسة عشر
من ازین غم بر سر خاکسترم
دیگری را سر براهی چون برم
عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
آن یکی گفتا که جان به از زرم
رفتم اینک سوی شهر ونان خرم
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
چون گدائی خود آمد در خورم
گفتمش چشمی رسد تا بنگرم
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
گفت دور از پیش خم تا نرم نرم
خم شود از تابش خورشید گرم