گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۱

 

خنده از لطفت حکایت می‌کند

ناله از قهرت شکایت می‌کند

این دو پیغام مخالف در جهان

از یکی دلبر روایت می‌کند

غافلی را لطف بفریبد چنان

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۴ - باقی قصهٔ موسی علیه‌السلام

 

دیوْ اِلحاحِ غِوایت می‌کند

شیخ‌ْ اِلحاح هدایت می‌کند

مولانا
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۴

 

جان از آن لب‌ها حکایت می‌کند

طوطی از شکر روایت می‌کند

هرکه می‌گوید حدیث سلسبیل

زان لب نوشین کنایت می‌کند

از رقیبان می‌کند پهلو تهی

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۷۳ - وصیت کردن پادشاه سلامان را

 

آن که بهر تو کفایت می کند

ظلم بر شهر و ولایت می کند

جامی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

جانم، از جانان حکایت می‌کند

عندلیب از گل روایت می‌کند

بینوا، افتاده از گلشن جدا

«از جدایی‌ها شکایت می‌کند»

خسروی از بخت برخوردار باد

[...]

آذر بیگدلی
 
 
sunny dark_mode