×
لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۱۵ - به شاهد لغت آفرنگان، بمعنی نسکی از زند
از اطاعت با پدر زردشت پیر
خود به نسک آفرنگان گفته است

لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۱۰۵ - به شاهد لغت راژ، بمعنی قبه خرمن از غله
پای او افراشتند اینجا چنانک
تو براز کون راژها افراشتی

لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۱۰۶ - به شاهد لغت بافکار، بمعنی جولاه
بافکاری بود در شهر هری
داشت زیبا روی و رعنا دختری

لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۱۱۱ - به شاهد لغت لک، بمعنی سخنان بیهوده و هرزه و هذیان
رفت ریمن مرد خام لک درای
پیش آن فرتوت پیر ژاژخای
