گنجور

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

ای فروغ شرع و دین از روی رخشان شما

آبروی طاعت از مهر محبان شما

عزم دیدار تو دارد، جان بر لب آمده

بازگردد یا برآید، چیست فرمان شما؟

خاک شد سرها بسی در انتظار مقدمت

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴

 

هر کسی کو از طریق اهل بیت آگاه نیست

هرچه گوید در حق ما جای هیچ اکراه نیست

جمع کن خاطر که آل مصطفی را پی روی

بر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست

طاعت آل پیمبر کار حق‏جویان بود

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

 

مهدی آخر زمان آید به دوران غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن

وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور

بی‏حضورش چند روزی دور گردون گر گذشت

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

در غم هجرانت ای مهدی گدازانم چو شمع

شب‏ نشین در مسجد و محراب سوزانم چو شمع

چند بیتی حافظ شیراز اینجا گفته است

گر بخوانم عالمی را زان بگریانم چو شمع

رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

 

مهدی هادی چو بنشیند به جای خویشتن

زنده گرداند جهان را همچو جان کاید به تن

خوش به جای خویشتن باشد نشست خسروی

تا نشیند هر کسی دیگر به جای خویشتن

شیعه‏ی او را بشارت ده به حسن خاتمت

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

آرم ای مولای من یک قطره از دریای تو

گفته گویا حافظ این ابیات در سودای تو

ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو

زینت تاج و نگین از گوهر والای تو

آفتاب فتح را هر دم طلوعی می‏دهد

[...]

فیض کاشانی
 
 
sunny dark_mode