گنجور

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - مدح حسین‌خان شاملو

 

روز هیجا فتنه چون عزم صف‌آرایی کند

وز دو جانب تیغ کین اندیشه بی‌رایی کند

خنجر مردان ز غیرت کوس تمساحی زند

پیکر گردان ز موج زخم دریایی کند

در نخستین موج کز آسیب او گردد سپهر

[...]

فصیحی هروی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۱

 

با خیال دوست هر کس مجلس آرایی کند

گرچه با معشوق باشد یاد تنهایی کند

تخته مشق حوادث می شود هر پاره اش

کشتی آن را که شور عشق دریایی کند

پنبه داغش بود ناف غزالان ختن

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۹۲

 

غیرت خسرو چو خواهد رشک فرمایی کند

یاد شکر داغ شیرین را نمک سایی کند

صائب تبریزی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - سجده گاه عاشقان

 

طوطی طبعم دگر آغاز شیوایی کند

مدح موعود امم، با این خوش آوائی کند

ای شهنشاهی که فرمانبر تو را آمد قضا

هم قدر از قدرتت کسب توانائی کند

ای خداوندی که در ملک مکان و لا مکان

[...]

افسر کرمانی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - اسکندر گل

 

وقت شد کاسکندر گل لشکر آرایی کند

لشکر گل را خدیو باغ دارایی کند

باغ را دست صبا، عنبر نهد در آستین

راغ را جیب هوا، مشکین ز بویایی کند

خفتگان بوستان را باد بیداری دهد

[...]

افسر کرمانی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳

 

وقت شد کاسکندر گل لشکر آرایی کند

لشکر گل را خدیو باغ دارایی کند

باغ را دست صبا، عنبر نهد در آستین

راغ را جیب هوا، مشکین ز بویایی کند

خفتگان بوستان را باد بیداری دهد

[...]

افسر کرمانی
 
 
sunny dark_mode