×
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۱ - در مدح نصر بن احمد سامانی
همی برآیم با آن که برنیاید خلق
و برنیایم با روزگار خورده کریز
چو فضل میرابوالفضل بر همه ملکان
چو فضل گوهر و یاقوت بر نبهره پشیز
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵۵
آتشی بنشاند از تن تفت و تیز
چون زمانی بگذرد، گردد گمیز
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵۶
وز چکاوک نوف بینی رستخیز
دشت برگیرد بدان آوای تیز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳
از ایشان فراوان تبه کرد نیز
نبود از بدبخت ماننده چیز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۷
گر اینبار سازی چنین رستخیز
سرت را ببرم به شمشیر تیز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۳
ز گفتار من سر بپیچید نیز
جهان پیش چشمش نیرزد به چیز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶
به دژخیم فرمود تا تیغ تیز
بگیرد کند تنش را ریز ریز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶
همی گشت یک هفته زین گونه نیز
ببخشید آن را که بایست چیز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۷
ببردند صد بدره دینار نیز
ز رنگ و ز بوی و ز هرگونه چیز