×
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - ثنای عضدالدوله شیرزاد
منقطع کرد نسل شیران را
اعتباریست این دلیران را
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲ - صفت کلماتی که با نفس کلّی رود و جوابها که او گوید
این بود خلق و فعل پیران را
که امیران کنند اسیران را
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳
بیگاه شده است لیک مر سیران را
سیری نبود به جز که ادبیران را
چه روز و چه شب چه صبح دلیران را
چه گرگ و چه میش و بره مر شیران را
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳
ای دوست مشو سبغه زبون گیران را
شیری تو مباش سخره نخجیران را
گر می خواهی که همچو من پیر شوی
مازار به قول مفسدان پیران را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۳
نسازد رویگردان کثرت لشکر دلیران را
نیستان مانع از جولان جرأت نیست شیران را
منه انگشت بر حرف کسان، ایمن شو از آفت
که جز تخم عداوت نیست حاصل خرده گیران را
مگس را بی تردد عنکبوت آرد به دام خود
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵ - صف ادارهٔ تأمینات و شرح زندان
مدح میخواند شاه ایران را
حامی فرقهٔ فقیران را