گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۵۹

 

گل من از خمیر شیشه و جام است پنداری

که چون خالی شدم از باده، خندیدن نمی‌دانم

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۸۰

 

چو بیدردان به روی سبزه غلطیدن نمی دانم

اگر گل از گریبانم دمد چیدن نمی دانم

زبان شکوه ام کندست از روی گشاد او

رخ آیینه با ناخن خراشیدن نمی دانم

مرا بیرون بر از گردون و گلبانگ سخن بشنو

[...]

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۵۹

 

به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دانم

خرد گرجنس می گیرد، دکان چیدن نمی دانم

زمین، یخ بند سردیهای مهر چرخ و من کودک

به هر جا می نهم پا، غیر لغزیدن نمی دانم

ز بس بی دست و پای حیرتم، بی سعی مشاطه

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۷۶

 

طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن نمی دانم

پریشان بلبلم، جز گلستان دیدن نمی دانم

به دستم گر دهد آن نازنین، گیسوی مشکین را

ز نافهمیدگی، چون شانه بوییدن نمی دانم

چرا مینا نخندد بر من بیدل، که چون ساغر

[...]

طغرای مشهدی