گنجور

عراقی » عشاق‌نامه » فصل هشتم » بخش ۴ - حکایت

 

چون اتابک تو را مرید شود

اندهت را فرح پدید شود

عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۱

 

هر آن نوی که رسد سوی تو قدید شود

چو آب پاک که در تن رود پلید شود

ز شیر دیو مزیدی مزید تو هم از اوست

که بایزید از این شیردان یزید شود

مرید خواند خداوند دیو وسوسه را

[...]

مولانا
 

اوحدی » جام جم » بخش ۲۶ - در وجود نوع انسان

 

سعدش این بند را کلید شود

قوتی در ولد پدید شود

اوحدی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۰

 

دیده گر جای تو ای چشمه خورشید شود

خار در گلشن چشمم گل امید شود

گر لب لعل تو بخشد همه را آب حیات

همه کس همچو خضر زنده جاوید شود

عکس رخسار تو ساقی، اگر افتد در می

[...]

اهلی شیرازی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش

 

خنده چون از لبش پدید شود

شام ماتم صباح عید شود

وحشی بافقی
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۶

 

هجران تو چون وصال جاوید شود

ماه از تو به از هزار خورشید شود

حسرت ز تو شیرین تر از امید شود

ای وای کسی که از تو نومید شود

میرداماد
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

هجران تو چون وصال جاوید شود

مه از تو بِه از هزار خورشید شود

حسرت ز تو شیرین‌تر از امید شود

ای وای کسی که از تو نومید شود

رضاقلی خان هدایت
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲۰ - نوروزِ کودکان

 

پسر بد چو روزِ عید شود

از همه چیز ناامید شود

ایرج میرزا