رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰۶
یکی آلودهای باشد، که شهری را ببالاید
چو از گاوان یکی باشد، که گاوان را کند ریخن
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۰ - در تفسیر وما ارسلناک الّا رحمةللعالمین
سینه و دل که جای غی باشد
خانهٔ دیو و چنگ و می باشد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۹ - در دوازده برج گوید
هرکجا این بهار و دی باشد
بوی گل بیزکام کی باشد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۰ - حکایت اندر حلم و سیاست و تحمّل پادشاه از رعیت
دل درویش ناشکیبا شد
تا لباس تو خزّ و دیبا شد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۶ - در عدالت و ستم ناکردن
کور دل همچو کوز می باشد
تیز مغز و ضعیف پی باشد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۸ - فی صفةالعلماء و امراء الدولة القاهرة و صفة غلمانه و جنده کثّرهماللّٰه
ملکی کو مسیح پی باشد
جز ملک لشکریش کی باشد
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۸
کسی خراب خرابات و مست میباشد
از او عمارت ایمان و خیر کی باشد
یکی وجود چو آتش بود نباشد آب
محال باشد یک مه بهار و دی باشد
منم خراب خرابات و مست طاعت حق
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۴۸
هر قبض اثر علت اولی باشد
صورت همه مقبول هیولی باشد
هر جزو ز کل بود ولی لازم نیست
کانجا همه کل قابل اجزا باشد
سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸
آهو بره را که شیر در پی باشد
بیچاره چه اعتماد بر وی باشد؟
این ملح در آب چند بتواند بود
وین برف در آفتاب تا کی باشد؟
اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - وله فیتقلب الاحوال
بس که بعد از تو خزانی و بهاری باشد
شام و صبح آید و لیلی و نهاری باشد
دل نگهدار، که بر شاهد دنیی ننهی
کین نه یاریست که او را غم یاری باشد
تو بدین دولت شش روزهٔ خود غره مباش
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۷
تا در تن من هیچ رگ و پی باشد
اندر رگ من بجای خون می باشد
مستی نتوان زد ز می نسیه خلد
بر نقد زنم که داند آن کی باشد
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۶
در خانه اگر متاع دنیا باشد
در باز گذاشتن چه معنی باشد
چون باز نهادنش بدشواری هست
پس بستن و باز رستن اولی باشد
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۲
به پیری چو نوجوانان تا کِیَم دل مست مِی باشد؟
جوانی تا به پیری پیری آخر تا به کی باشد؟
سخن با کس نمیگویم نفس از من نمیخیزد
مگر در مجلس جمعی که آنجا ذکر وی باشد
ز فرمان دل مجنون پریشانند اهل دل
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۴
اسم باید که موافق بمسمی باشد
زشت رو کی سزد ار نام جمالا باشد
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۰
نیام تیغ عالمگیر مستی موج می باشد
خدنگ دلنشین نغمه را قندیل نی باشد
به دل غیر از خیال جلوهات نقشی نمییابم
به جز حیرتکسی در خانهٔ آیینه کی باشد
ز باغ عافیت رنگ امیدی نیست عاشق را
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۳ - نعمت اللّه کهسانی قُدِّسَ سِرُّهُ العَزیْزُ
رنگِ می رنگِ جام وی باشد
این عجب بین که جامِ می باشد