گنجور

رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲

 

ای طرفهٔ خوبان من، ای شهرهٔ ری

لب را به سپید رگ بکن پاک از می

...

...

رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۹

 

مشوشست دلم از کرشمهٔ سلمی

چنان که خاطر مجنون ز طرهٔ لیلی

چو گل شکر دهیم درد دل شود تسکین

چو ترش روی شوی وارهانی از صفری

به غنچهٔ تو شکر خنده نشانهٔ باده

[...]

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵

 

جز به مادندر نماند این جهان گربه‌روی

با پسندر کینه دارد همچو بادختندرا

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۳

 

گیهان ما به خواجهٔ عدنانی

عدنست و کار ما همه بانداما

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۵۵

 

مهر جویی ز من و بی مهری

هده خواهی ز من و بیهده‌ای

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶۶

 

از خر و پالیک آن جای رسیدم که همی

موزهٔ چینی می‌خواهم و اسب تازی

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶۷

 

جهانا، همانا کزین بی‌گناهی

گنه کار ماییم و تو بی کنازی

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۷۷

 

ای مایهٔ خوبی و نیک نامی

روزم ندهد بی تو روشنایی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۴

 

گفت با خرگوش خانه خان من

خیز خاشاکت ازو بیرون فگن

چون یکی خاشاک افگنده به کوی

گوش خاران را نیاز آید بدوی

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر

 

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی

خداوند امر و خداوند نهی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر

 

منم بندهٔ اهل بیت نبی

ستایندهٔ خاک پای وصی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر

 

به دل گفت اگر با نبی و وصی

شوم غرقه دارم دو یار وفی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

چو آن پوست بر نیزه بر دید کی

به نیکی یکی اختر افگند پی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۴

 

همه یال اسپان پر از مشک و می

پراگنده دینار در زیر پی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۴

 

یکی داستان زد جهاندیده کی

که مرد جوان چون بود نیک‌پی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۵

 

دو خورشید بود اندر ایوان او

چو سیندخت و رودابهٔ ماه روی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۲

 

یک ایوان همه جامهٔ رود و می

بیاورده از پارس و اهواز و ری

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲

 

گرانمایه اغریرث نیک پی

ز آمل گذارد سپه را به ری

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۳

 

چو اغریرث آمد ز آمل به ری

وزان کارها آگهی یافت کی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۳

 

بیاورد لشکر سوی خوار ری

بیاراست جنگ و بیفشارد پی

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۱۹۷