گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹

 

دل از گیتی وفاجویی ندارد

که گیتی از وفا بویی ندارد

به دل‌جویان ندارد طالع ایام

چه دارد پس که دل‌جویی ندارد

وفا از شهربند عهد رسته است

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۱۷

 

دلت خاقانیا زخم فلک راست

که آن چوگان جز این گویی ندارد

ز جیب مه قواره‌ات زیبد از سحر

که بابل چون تو جادویی ندارد

ازین هر هفت کردهٔ هفت دختر

[...]

خاقانی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۱

 

زمانه چون تو دلجویی ندارد

فلک مثل تو مهرویی ندارد

بنامیزد نسیمی کان تو داری

گل سوری ازان بویی ندارد

چو بدخویی کند چشم تو با من

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۹

 

چو چشمت هیچ آهوئی ندارد

که چشمت هیچ آهوئی ندارد

خجل شد از گل روی تو لاله‌

که رنگی دارد و بوئی ندارد

از آن دارد سر اندر پیش نرگس

[...]

ناصر بخارایی