گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷

 

در دلم غیر او نمی‌گنجد

بد چه شد نکو نمی‌ گنجد

در مقامی که آن یگانهٔ ماست

دو چه گوئی که دو نمی‌ گنجد

خم بیاور ز ما دمی می‌ بر

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۹

 

گل از هوای تو در رنگ و بو نمی‌گنجد

ز شوق لعل تو می در سبو نمی‌گنجد

چو مو ضعیف شدم در هوای صحبت تو

ولی میان تو و غیر، مو نمی‌گنجد

در آشنایی دل‌ها چه باعثی باید

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۶۷

 

شکوه خامشی در ظرف گفت و گو نمی گنجد

محیط بیکران در تنگنای جو نمی گنجد

فضای پرفشانی از برای بلبلان دارد

اگر چه در حریم غنچه گل، بو نمی گنجد

صائب تبریزی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴

 

از آن میان نزنم دم که مو نمی‌گنجد

و زان دهان که در و گفتگو نمی‌گنجد

چه گویم از غم دل در شکنج گیسویش

که در زبان سخن تو بتو نمی‌گنجد

حدیث آن لب شیرین نیایدم بزبان

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵

 

ز قرب دوست چگویم که مو نمی‌گنجد

ز بعد خود که درو گفت‌وگو نمی‌گنجد

چه جای نکتهٔ باریک و حرف پنهانست

میان عاشق و معشوق مو نمی‌گنجد

بیان چه سان بتوان از جمال او حرفی

[...]

فیض کاشانی